کارشناسان معتقدند انسان باید از جریان عادی زندگی خود لذت ببرد و نباید منتظر بماند تا موقعیت های شغلی بسیار عالی، پول های بادآورده با ارقام نجومی، خانه، ماشین و مستقلات رویایی و مواردی از این دست شادی را برای او به ارمغان بیاورند.
رودآور؛ پژوهش های علمی این حقیقت را به خوبی نشان می دهند که منبع اصلی آرامش پایدار و شور و نشاط را باید در دنیای درونی انسان ها جستجو کرد اگر چه برخی عوامل بیرونی نیز بر آن اثر گذار هستند.
اگر بخواهیم به بیانی ساده و همه فهم ابعاد این اصل ثابت شده علمی را اندکی بکاویم به نکات جالب توجه و البته کاربردی که می تواند تحولات بزرگی را در نوع نگرش ما به زندگی ایجاد می کند، دست پیدا می کنیم.
ریشه بسیاری از آشفتگی ها، اظطراب های آزار دهنده و نگرانی ها، شدت یافتن برخی امیال و نیروهای درونی انسان هستند که به دلیل عدم کنترل آگاهانه و هدفمند نیرومند می شوند و آثار خود را در نوع رفتارهای ما نشان می دهند .
این واقعیت که رذائل اخلاقی مانند بخل ورزی، حسد، غرور، تکبر و خود برتر بینی،کینه، حس انتقام جویی، طمع، دنیا پرستی و نگرش غیر واقع بینانه و مادی محور بر زندگی از مهمترین ریشه های ایجاد و شدت یافتن آشوب های درونی انسان و بر هم زدن آرامش و تعادل روحی او هستند از نظر افراد سالم غیر قابل انکار است.
به بیان دیگر فردی که از این گونه رذائل اخلاقی برخوردار است با اختیار خود راههای کسب آرامش، آسایش و احساس شادی پایدار را از خود گرفته و به رغم تلاش های مستمر و پیشرفت های ظاهری در بسیاری از عوامل بیرونی مانند رفاهیات زندگی، کسب موقعیت های بالای اجتماعی، کسب قدرت و مواردی از این قبیل احساس آرامش و خوشبختی نمی کند چون در واقع از عامل و منبع اصلی آرامش که یک فرآیند دورنی است برخوردار نیست.
این گونه افراد شاهراه های ایجاد آرامش و نشاط را در درون خود قطع کرده اند و در دنیای پر هیاهو و افسار گسیخته بیرونی به دنبال آن می گردند و به خوبی روشن است که هر چه بیشتر تلاش می کنند احاس رضایت درونی یا همان خوشبختی به آنها دست نمی دهد.
شاید همه ما کم و بیش در اطراف خود نمونه هایی از زندگی افرادی را مشاهده کرده ایم که به رغم برخورداری از رفاهیات کامل زندگی، درآمدهای مالی آنچنانی و موقعیت های بزرگ اجتماعی با مفهوم آرامش، شادی، نشاط و آسایش حقیقی کاملاً بیگانه هستند و در بسیاری از موارد آشفتگی و نگرانی های درونی خود را در اعمال و رفتار خود بروز داده و آن را به دیگران منتقل می کنند.
مقوله ای به نام سبک زندگی اسلامی که مدتی است مورد توجه رسانه ها و افکار عمومی جامعه قرار گرفته در یک بیان ساده و نه با رویکرد پژوهش های روانشناختی تخصصی در بخشی از مباحث خود به این مساله می پردازد که اگر انسان ریشه های اظطراب، استرس و نگرانی های عمیق روحی خود را با اتصال به آموزه های الهی و خداوند متعال که منبع مطلق آرامش است به کنترل خود درآورد به حس آرامش و نشاط درونی می رسد.
این یک معادله خیلی آسان و ساده است که انسانی که حسد را در حداقل میزانش در خود داشت، خود را برتر از دیگران ندانست، به حقوق دیگران احترام گذاشت، مهرورزی و محبت به انسان های دیگر را بخشی جدا ناپذیر از زندگی خود دانست، کینه و انتقامجویی های کورکورانه را کنار گذاشت و تمامی معادلات زندگی خود را تنها با حسابگری های مادی نسنجید و از زنجیر حرص و طمع آزاد شد به یک حالت آرامش درونی دست می یابد و برای شادی ، انگیزه و امید به زندگی به معجزه نیاز ندارد و از هر آنچه در زندگی خود دارد نهایت لذت را می برد سبک زندگی اسلامی به ما می آموزد که چگونه منبع اصلی آرامش و سعادت پایدار را در خود ایجاد و نهادینه کنیم و چگونه با دست یابی به آرامش حقیقی به مرز بلوغ، شکوفایی و پیشرفت های چشمگیر در عرصه های مختلف زندگی خود برسیم.
ناگفته آشکار است که انسان تربیت شده در این نوع سبک زندگی به یک عنصر کاملاً مفید، سازنده و اثر گذار در توسعه، پیشرفت و پویایی جامعه تبدیل می شود و به دور از منفعت طلبی ها و خود محوری های شخصی به عامل خدمت برای دیگران مبدل می شود.
پرورش و افزایش این گونه شخصیت انسانی در تعامل با دیگر افراد اجتماع و جامعه پیرامونی خود به خودی خود زمینه های بروز ناهنجاری های اجتماعی، وقوع جرائم مختلف و تجاوز به حقوق دیگران را به حداقل می رساند و زمینه را برای شناسایی، بروز و پرورش استعدادهای درونی جامعه فراهم می کند.
وحید الوندی
دیدگاه شما