وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : سه شنبه 1 بهمن 1392 ساعت 07:32   |   کد مطلب: 4987
نگاهی به معضل مصرف‌گرایی؛
نیازهایی که پایان ندارد
نیازهایی که پایان ندارد
آدم‌ها موجوداتی آزمندند. همیشه چیزهایی هست که می‌خواهیم داشته باشیم و نداریم. همیشه حسرت نداشته‌ها با ماست. فرقی نمی‌کند امکاناتمان چقدر باشند و چقدر توانایی مادی داشته باشیم.

حتی ثروتمندترین انسان‌های جهان هم، همچنان می‌توانند خواسته‌هایی داشته باشند که با امکاناتشان جور در نمی‌آید و دست‌یافتنی نیست و رویا از همین‌جا شروع می‌شود. وقتی چیزی را می‌خواهیم و نداریم یا نمی‌توانیم داشته باشیم، به داشتن آن فکر می‌کنیم و خیال می‌بافیم.
این گونه نیست که هیچ نقطه پایانی، بر وسوسه خرید نباشد. باید برای مقابله با نیازهایی که ما را به مصرف بیشتر‌ وا می‌دارد و چشمانمان را جز بر مصرف، بر همه ابعاد و زوایای زندگی می‌بندد‌ راهی پیدا کنیم.
همه ما نیازهای اولیه‌ای داریم که در این نیازها با همه انسان‌های دیگر، در هر تاریخ و هر جغرافیایی که باشند، مشترکیم. ما نیاز به غذا داریم، نیاز به پوشاک داریم و نیازمند سرپناهی برای ادامه‌ زندگی هستیم. شاید بدون اینها فقط مرگ در انتظار ما نشسته باشد.
این نیازها که برطرف می‌شود، به فکر چیزهای تازه می‌افتیم. میل در اختیار داشتن اشیا و پدیده‌هایی در وجودمان شکل می‌گیرد، که فراتر از اصل نیازهای حیاتی‌مان هستند. این نیازهای جدید در جامعه شکل می‌گیرد. نیروهایی اجتماعی دست‌اندرکارند تا این نیازها را بسازند و ما را به سمت دستیابی به آنها هدایت کنند.
فروش قسطی وسوسه خرید را به جانمان می‌اندازد!
حتما برای شما هم پیش آمده که قصد خرید کالایی را نداشته و هیچ نیازی هم به داشتن آن نداشته‌اید اما به محض دیدن آگهی‌های فروش قسطی پشت شیشه‌ی مغازه‌ها ترغیب به خرید آن شوید!
این نوع خریدها روز به روز در زندگی‌های امروز جا باز کرده‌اند و از جهتی به رفع نیازهای افراد کمک می‌کند و از سویی هم اسباب بدهکار شدن خانواده‌ها را فراهم می‌کند و به این ترتیب تعداد وسایل غیرضروری را در منازل امروزی بالا می‌برد.
خرید و فروش کالا به صورت قسطی در جامعه به شدت در حال رشد است واین موضوع برای فروشندگان فرصتی برای جذب مشتری ایجاد کرده است.
یک کارشناس ارشد اقتصاد در پاسخ به این سوال که زندگی قسطی تا چه حد در مصرفگرا‌شدن مردم موثر بوده است گفت: پاسخ به این سوال را با یک سوال شروع کنیم؛ آیا تا بحال شده وارد یک مغازه شوید و ناگهان چشمتان به وسیله‌ای بیافتد که انگیزه شما را برای خرید بالا برد و احساس لذت از داشتن آن کالا در نهایت موجب خرید آن شود و بعد از چند روز از خرید بی‌منطق آن پشیمان شوید؟
در واقع همین احساس زودگذر موجب تبدیل‌شدن زندگی‌های ساده به زندگی‌های مصرف‌گرایانه شده و ایجاد نقش پررنگ تجملات و کالاهای لوکس نیز بر آن دامن‎زده است.
پیمان جوینده‌مهرگفت: تنوع‌طلبی، نگاه‌نادرست اجتماعی، سیکل تکراری مد روز، تفریحات محدود و ظاهری، رواج فرهنگ مصرف‌گرایی برای پرکردن چالش‌های زندگی اجتماعی، بحران عمومی جوامع، ضعف در اثبات حضور در جامعه با پیروی از سطح بالای رفاه اجتماعی را از جمله عوامل میل به مصرف بیشتر و در واقع مصرف‌گرایی دانست و گفت: این شرایط موجب می‌شود تا یک شهروند عادی با درآمد ثابت و متوسط در تمام مدت سال در حال پرداخت اقساط باشد که این به تنهایی مشکلی نیست لکه از زوایایی هم مناسب است اما مشکل از آنجایی شروع می‌شود که این اقساط برای مواد‌غیرضروری همچون عمل جراحی زیبایی و دکوراسیون‌ اضافی منازل و ... مواردی از این دست است.
وی ادامه داد: متاسفانه در حال حاضر با وجود تاکید بر الگوی صحیح مصرف جامعه ایرانی دارای نوعی مصرف‌گرایی نامطلوب است که نیاز به اصلاح فوری دارد.
وی خاطرنشان کرد: در این میان نقش شعارهای تبلیغاتی که با هدفشان ایجاد نیاز برای مشتری است را نیز نباید نادیده گرفت و در واقع باید گفت: سیستم اقتصادی کنونی جهان که در رهاورد دیگری از اقتصاد سرمایه‌داری غرب است بر حداکثر مصرف استوار است و از این رو جایگزین و قبول سریع کالاهای جدید در زندگی افراد بسیار سریع اتفاق می‌افتد که این خود ماحصل شعارهای تبلیغاتی اقتصاد سرمایه‌داری است.
وی همچنین گفت: کم‌شدن شکاف تکنولژی با انتظارات مردم، هر چند کار مخترعین و تولیدکنندگان را سخت‌تر کرده اما تبلیغات کاذب و همه جانبه هم خواست مردم را بالا نگه داشته است و در این میان همواره این سوال مطرح است که آیا این همه مصرف برای داشتن یک زندگی شاد و ایده آل کافی است؟
وی یادآور شد: در کل می‌توان گفت: ایجاد شکاف طبقاتی، تجمل‌گرایی، بدهکار بودن خانواده کاهش سهم پس انداز و پر شدن منازل از کالاهای غیر‌ضروری از پیامدهای زندگی مصرفگرایانه است که فرد و جامعه از آن در امان نخواهد بود.
در پایان باید گفت: انسان با مصرف برخی از کالاها پاسخگوی حدی از نیازهای جسمی و روحی‌اش است اما زیاده‌روی یا یا به عبارت دیگر مصرف‌گرایی مطمئنا باعث خارج شدن از اصل و محتوای زندگی خواهد شد.
نیازها تا کجا ادامه دارند؟
نیاز در متن زندگی آدم‌ها شکل می‌گیرد. اما چه چیزهایی، چطور در زندگی ما این نیازها را می‌سازند؟ چطور می‌شود که احساس می‌کنیم به کالایی نیاز داریم و حاضریم دسترنج خودمان یا والدینمان را برای خریدنش صرف کنیم؟ این نیازها تا کجا ادامه دارند؟ منظورم این است که این جریان نیازها کی تمام می‌شود؟ آیا ممکن است در شرایطی قرار بگیریم که در آن احساس بی‌نیازی کنیم؟
پایان وسوسه‌ها
دیدیم که مصرف‌گرایی نتیجه افزایش احساس نیازهای بی‌پایان است و دیدیم که نیازهایی که بسیاری از ما، آنها را اصیل می‌پنداشتیم چگونه از طریق رسانه‌ها و شرایط اجتماعی در ما ایجاد می‌شوند.
اما آیا هیچ نقطه پایانی، بر وسوسه نیازهای بی‌پایان نیست؟ نیازهایی که ما را به مصرف بیشتر و بیشتر وا می‌دارند و چشمانمان را جز بر مصرف، بر همه دیگر ابعاد و زوایای زندگی می‌بندند. آیا نمی‌توان چاره‌ای برای این معضل زندگی شهری معاصر اندیشید؟
قدم اول در چاره‌اندیشی برای این مساله، همین شناخت از ماهیت نیازها و هوس‌ها و وسوسه‌هایی است که داریم. این‌که بدانیم این نیازها، چندان هم طبیعی و اصیل نیستند و بیشترشان به صورت مصنوعی در ما ایجاد می‌شوند. شاید مطالعه این نوشته، بخشی از این آگاهی را در ما ایجاد کند. وقتی بدانیم بسیاری از این نیازها طبیعی و بدیهی نیستند،‌ شاید بیشتر و بهتر در برابرشان مقاومت کنیم.
جز این شناخت و آگاهی اما چاره‌های دیگری هم هست. انسانی که به هیچ اصول و قواعد و باورهایی پایبند نیست، احتمال بیشتری دارد که در دام نیازهای مصنوعی زندگی مدرن گیر بیفتد. باورها ما را وا می‌دارند تا خواست‌های بی‌پایانمان را مهار کنیم، خودمان بر نیازهایمان حکم برانیم به جای آن‌که فرمان زندگی را به دست وسوسه‌ها و خواسته‌های تمام‌نشدنی‌مان بدهیم.
طیبه عباسی صیفی

دیدگاه شما