به گزارش نافع به نقل از مهر: فیلم گذشته اصغر فرهادی از رسیدن به مرحله نهایی جایزه اسکار بازماند. او پیش از اعلام این نتایج مصاحبهای با سایت معتبر هالیوود ریپورتر درباره دیدگاههایش و این فیلم انجام داده که در این سایت منتشر شد.
به گزارش هالیوود ریپورتر، هر فیلم جدیدی که اصغر فرهادی کارگردان ایرانی میسازد به نظر میرسد که از فیلم قبلی جوایز و عنوان بیشتری کسب میکند. با این حال فیلم جدید او گذشته نمیتواند از موفقیتهای فیلم قبلیاش یعنی جدایی پیشی بگیرد زیرا آن فیلم در اسکار نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمنامه نویسی نیز شده بود و در نهایت برنده جایزه بهترین فیلم خارجی سال شد.
همانطور که انتظار میرفت، ایران فیلم گذشته را بر خلاف اعتراضهای موجود بهعنوان نماینده رسمیاش در مراسم اسکار امسال انتخاب کرد. این اعتراضات مبنی بر این هستند که این فیلم نمایانگر ایران نیست، چون فیلم در پاریس فیلمبرداری شده و بیشتر بازیگران آن نیز اروپایی هستند. با این حال از نگاه بینالمللی این انتخابی درست برای ایران بود چون این فیلم دریافت جایزه گلدن گلوب شده بود و بهعنوان یکی از رقبای اصلی رقابت اسکار نیز مورد توجه قرار گرفته بود.
گذشته داستان زندگی احمد با بازی علی مصفا را تعریف میکند که بعد از یک جدایی چهار ساله از ماری با بازی برنیس بژو به پاریس بازگشته تا مراحل طلاقشان را نهایی کند. ماری با وجود حسودیهای نامزد کنونیاش سمیر با بازی طاهر رحیم و مشکلات پسرش با بازی الیس آگویس از احمد درخواست میکند تا در خانه او اقامت کند. به خواسته ماری، احمد سعی میکند روابط او و دختر نوجوانش با بازی پالین برلت را سروسامان بخشد، اما در عین حال شروع به درک رازهای تیرهای که خانواده جدید همسر سابقش را در بر گرفتهاند میکند و به سمت آنها کشیده میشود.طرفداران آثار فرهادی با تمام مشکلات موجود شخصیتهای فیلم و سنگینی انتخابهای آنها و نتایج آنها بر کودکانشان احساس آشنایی میکنند.
فرهادی مانند فیلم قبلی اش، در گذشته نیز بیشتر از آن که نگران آنچه اشتباه است و اشتباه نیست باشد، بیشتر نگران احساسات متضاد شخصیتهای اصلیاش است. دبورا یانگ از هالیوود ریپورتر در نقدش از فیلم گذشته نوشت: خارقالعادهترین نکته فیلمنامه این فیلم این است که آرام آرام و بدون گرفتن طرف هیچ شخصیتی شروع به نمایان کردن انگیزههای تک تک افراد میکند.فرهادی اخیرا در مصاحبهای با هالیوود ریپورتر درباره فیلم جدیدش، مراسم اسکار و اینکه چطور هیچ کس نمیتواند از گذشتهاش فرار کند، صحبت کرد.
چطور فیلم گذشته را در پاریس ساختید؟
هیچ وقت فکر نمیکردم بیرون از ایران فیلم بسازم. یکی دوبار این شانس را داشتم. دربارهاش فکر کردم و تصمیم گرفتم این کار را نکنم اما زمانی که این داستان به ذهنم رسید، متوجه شدم که رهایم نمیکند. حتی یک داستان دیگر نیز داشتم که تقریبا تمام شده بود، اما حال بهانهای برای کنار گذاشتنش داشتم. چون زمانی که داستان گذشته به ذهنم رسید یکی از آن داستانهایی بود که تمام فکرم را
مشغول کرد.
چه چیزی درباره این داستان وجود داشت که شما را وادار کرد آن را در پاریس فیلمبرداری کنید؟
داستان درباره مردی است که به کشوری دیگر سفر میکند و فاصله بین این مرد و خانوادهاش مهم است. مهم است که آنها بسیار از هم دور هستند. دلیل انتخاب پاریس این بود که من در سالهای اخیر زیاد به آنجا سفر کرده ام. بیرون از ایران، بزرگترین تماشاچیان من در فرانسه بودند و این من را به آنها نزدیکتر کرد. در پاریس احساس غریبه بودن نمیکردم. ریتم زندگی در پاریس بسیار به تهران نزدیک است.
فکر میکنید به ساختن فیلم در خارج از ایران ادامه بدهید؟
من دست خودم را باز گذاشته ام. میخواهم داستانها برایم تعیین کنند که کجا کار میکنم. ممکن است فردا داستانی داشته باشم که در ایران اتفاق میافتد و بنابراین مطمئنا آن را در ایران خواهم ساخت.
شما فیلمهایی میسازید که در آنها شخصیت هایتان با انتخابهایی غیرممکن روبهرو میشوند. آیا کشف این دشواریها انگیزه شما بهعنوان یک داستان سراست؟
برای من دشواریهایی که مردم در زندگی شان با آنها مواجه میشوند همیشه یک دغدغه ذهنی بوده است. همانطور که ژان پل سارتر میگوید مردم زمانی تعریف شدنی میشوند که شروع به
انتخاب کردن میکنند. زمانی که انتخاب نمیکنند نمیتوانید آنها را بشناسید. یکی از تراژدیهایی که بعضی مواقع برای مردم به وجود میآید این است که هر سمتی را انتخاب کنند، در هر حال عواقبی وجود خواهد داشت. آیا میتوانیم بگوییم کدام انتخاب برای ماری خوب و مساعد است، اگر سمیر را انتخاب کند یا اگر امیر را انتخاب کند؟
صحنهای در فیلم هست که در آن دوست احمد به او پیشنهاد میکند که ارتباطش با گذشته را قطع کند و به زندگیاش ادامه دهد. آیا شما با این نصیحت موافق هستید؟
می توانم چیزی که بهعنوان بیننده این فیلم حس میکنم بگویم و نه بهعنوان کارگردان. با این دیدگاه موافق نیستم. چیزی که او میگوید واقعگرایانه نیست. نمیتوانیم واقعا تمام ارتباطمان با گذشته مان را قطع کنیم و اگر این کار را انجام دهیم، در حقیقت به خودمان دروغ میگوییم. گذشته همیشه با ماست، مگر اینکه خودمان انتخاب کنیم که آن را نبینیم. همین صاحب کافه که احمد را نصیحت میکند، شغل دومش درست کردن قابهای قدیمی است که نشان میدهد خودش نیز با گذشتهاش مرتبط است.
اخیرا گفتید نمیتوانستید فیلمی بدون حضور بچهها بسازید. چرا بچهها اینهمه در داستانهای شما اهمیت دارند؟
شخصا آرزویم این بود که شبیه یک بچه باشم. بچهها خیلی صادق هستند؛ آنها به شکلی پیچیده به دنیا نگاه نمیکنند. این بزرگسالان هستند که بچهها را از صداقتشان و شیوهای که به جهان نگاه میکنند، دور میکنند.
فیلمبردار شما محمود کلاری گفته کار کردن با شما ترسناک است زیرا همه چیز خیلی خودانگیخته با تغییرات و تصمیمگیریهای دقیقه آخری است. روند شما در کار چگونه است؟
بستگی دارد روی کدام سکانس دارم کار میکنم. برخی از صحنهها کاملا در ذهن من شکل میگیرند و برای همین دقیقا میدانم که میخواهم چگونه باشد. اما صحنههایی وجود دارد که من در ذهنم دارمشان، اما وقتی میخواهیم آنها را بسازیم، چیزی که انتظارش را داشتم در نمیآید و بعد جنگ برای من شروع میشود. بعد من سعی میکنم تا همه چیز را تغییر بدهم تا به یک چیز جدید برسم. وقتی میگویم همه چیز تغییر میکند، درباره فیلمنامه حرف نمیزنم. منظورم از جای افراد یا دوربین یا لحن ادای دیالوگ هاست. شاید آنچه برای دیگران مرموز جلوه میکند این باشد که من توضیح نمیدهم چرا این تغییرات را ایجاد میکنم.
آیا این سبک کارگردانی از آنجا ریشه میگیرد که همه چیز در فیلمنامه دقیقا شکل گرفته است؟
وقتی فیلمنامه مینویسم، آن را کامل مینویسم و جزئیات زیادی در آن وجود دارد. وقتی کسی فیلمنامه را میخواند، ممکن است اعتراض کند که جایی برای خلاقیت بازیگران در آن وجود ندارد اما وقتی زمان فیلمبرداری میرسد، نمیگذارم این حس به آنها منتقل شود. سعی میکنم آنها احساس کنند آزاد هستند. سعی میکنم آنها کار خودشان را بکنند و خودشان به آن چیزی که من در فیلمنامه نوشته بودم برسند.
چه تجربههایی از جدایی با شما به گذشته آمد؟
تجربیات زیادی با آن فیلم وجود داشت. این فیلم موجب شد تا مخاطبان من در سراسر جهان افزایش پیدا کنند. من از آن دست فیلمسازانی هستم که به مخاطب بها میدهند. تجربه دیگری که به دست آوردم این بود که توانستم با مخاطبانم ارتباط برقرار کنم و عقایدشان را بشنوم. مهمتر این که باور کردم که همه مردم سراسر جهان خیلی شبیه هم هستند. بنابراین فیلم شبیه جدایی که در تهران اتفاق میافتد و داستانش هم به ایران مربوط است، میتواند با مردم سراسر جهان ارتباط برقرار کند. وقتی فیلمی از سوی اسکار انتخاب میشود به معنی این است که میتواند با مردم زیادی مرتبط باشد که از فرهنگ ایران دور هستند.
کدام فیلمسازان بر شما اثر گذاشتند؟
آکیرا کوروساوا از ژاپن، از سینمای اروپا اینگمار برگمن و کریستوف کیشلوفکسی و فیلمهایی که بیلی وایلدر ساخته چون او قصهگویی است که بهعنوان کارگردان الهام بخش من شده است.
دیدگاه شما