به گزارش نافع به نقل از پارسینه، در دنیای مجازی مثل فیس بوک باب شده که صفحاتی برای مسخره کردن دختران راهاندازی میشود.یکی از این صفحات ظاهر و پوشش دختران را به مسخره میگیرد و دیگری افشا میکند که دختران برای یک وعده پیتزا، یک فنجان قهوه و یا شارژ ایرانسل با پسرها دوست میشوند.
دنیای غریبی است در کشوری که دختران نه در دنیای واقعی امنیت دارند و نه در دنیای مجازی. همه این تخریبها به این دلیل است که جامعه ما هنوز نگاه منصفانهای به زن ندارد، هنوز مردان خود را صاحبان اصلی همه چیز میدانند و زنان را موجوداتی تحت قلمرو به حساب میآورند.
پدر و برادر حق خود میداند که دختر را به کوچکترین بهانهای تنبیه روحی و جسمی کنند و شوهر هم همه حقوق مدنی، انسانی و اجتماعی زنان را متعلق به خود میداند.برای همین است که هنوز آزارهای جسمی و کتک زدن زنان و دختران در خانوادهها باب است و حتی در مناطق زیادی از کشور دختران حق تحصیل و کار ندارند و حتی حق ندارند که همسر خود را انتخاب کنند.هنوز هم در مناطق زیادی از کشور دختر عمو حق پسر عمو است و اگر دختری از این قانون پیروی نکند، کشته میشود.
هنوز هم پدران و برادران برای دختران خانواده تصمیم میگیرند و اگردختری نافرمانی کند تنبیه و حتی گاهی کشته میشود.آمار خودسوزی دختران در استانهایی مانند ایلام خود گواه این ادعاست چرا که خودسوزی نشانه اعتراض است.اعتراض به آنچه ناخواسته بر سر فرد میآید.
اما چند سالی است که دختران از شیوههای دیگری برای بیان اعتراض استفاده میکنند.فرار دختران از خانه پدیدهای است که در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد در جامعه موج ایجاد کرد.بسیاری از روزنامهها به آن پرداختند و این گروه از زنان شدند تیتر یک صفحات روزنامهای جدی و زرد. در آن زمان این موج آنقدر فراگیر شد که بیشتر مردم از آن آگاهی پیدا کردند.آنها در پارکها و خیابانها چشم میدواندند تا یکی از این زنان یا دختران آسیب دیده را ببینند.
برخی از ما شبها به یاد آنها میافتادیم که مثلا در سرمای شدید در گوشه پارک خوابیدهاند. در آن دوره دولتمردان ادعا کردند که به فکر این گروه هستند و دولت حتما راه چارهای پیدا خواهد کرد.
هنرمندان هم وارد کارو زار شدند و فیلمهایی مانند دختری با کفشهای کتانی، آب و آتش و نگین ساخته شد که دلایل فرار دختران از خانه را به نمایش میگذاشت اما بزرگترین حرکت را تلویزیون در زمان ریاست لاریجانی بر این سازمان انجام داد و با ساخت و پخش سریال «دوران سرکشی» این آسیب و معضل را کالبد شکافی کرد و زنگ خطر را به صدا در آورد.
اما سالهاست که دختران فراری به سوژهای از یاد رفته تبدیل شده است.دختران فراری آتش زیر خاکستری هستند که جامعه را میسوزانند اما هیچ کس نمیخواهد از این آتش پنهان سخن بگوید.همه انگار داغی آن را حس میکنند اما ترجیح میدهند به روی خودشان نیاورند.انگار دولتمردان دوست دارند در آتش این معظل بسوزند اما آن را نادیده بگیرند.
برای همین است که هر روز جنازه زن و زنهایی در اطراف شهرهای بزرگ پیدا میشود.برای همین است که زنها به عناصر اصلی باندهای تبهکاری تبدیل شدهاند و هر روز بر تعداد آنها در سرچهارراهها افزوده میشود.زنانی که در پناه گلفروشی و فال فروشی مواد هم میفروشند و هزار کار خلاف دیگر هم انجام میدهند.
دختران هنوز هم به دلایل مختلف از خانه میگریزند و از روستاها و شهرهای کوچک و محروم به شهرهای بزرگ پناه میبرند و در همین شهرهاست که در دام تبهکاران میافتند؛ یا به راه فساد و تن فروشی میروند یا به کشورهای دیگر صادر میشوند یا با گروههای سرقت همکاری میکنند و یا معتاد میشوند و مواد فروش کل یا جزء میشوند.
به گزارش پارسینه، زنان موجودات حساس و ظریفی هستند که خداوندد تاکید کرده که مردان باید هموراه مراقب آنها باشند و به آنها آسیب نزنند. زن مادر، همسر ، خواهر، دوست و معشوقه است.زن بخش ناتمام مرد است اما در زمانه فعلی مردان به زنان آسیب میزنند و آنها را به سرکشی وادار میکنند.
زنان نه در دنیای واقعی و نه در دنیای مجازی امنیت ندارند شاید به همین دلیل است که جامعه روز به روز ناامنتر میشود.اگر زن سالم و امن باشد همه جامعه امن میشود اما افسوس زنان امروز دیگر در حریم امن قرار ندارند.
دیدگاه شما