يكي از مهمترين ابزاري كه در فرهنگسازي، حائز اهميت است، مسأله رسانه است. اگر بخواهيم در زمينه تأثير رسانه در اجتماع كتابي بنويسيم، بايد چند جلد كتاب قطور نوشت؛ زيرا رسانه، از جهات متعددي در اجتماع و معادلات و روابط اجتماعي تأثير بسيار زياد دارد. نخستين امواج راديويي در سال 1329 در استان همدان منتشر شد، سابقه تلويزيون نيز در استان همدان به سال 1349 خورشيدي باز ميگردد. شبكه استاني سيما در تاريخ 27 شهريورماه 1381 خورشيدي افتتاح شد و در شش ماهه دوم سال 1381 خورشيدي با توليد و پخش 1000 ساعت برنامه، موفق به جلب نظر 78 درصد از ساكنان استان شد.
توليد و پخش برنامههاي بومي و محلي يكي از اهداف شبكههاي استاني است، از سال 81 كه مركز همدان از آينه ساني صدا و سيماي مركز، خارج شده است تاكنون فراز و نشيبهاي بسياري داشته است، در دورهها و حوزههايي موفق عمل كرده و در مواردي نه؛ ميتوان از نقاط مثبت فعاليتهاي 12 سال اخير به توليد انيميشن، برنامه طنز ليمو شيرين ساخت برخي كليپهاي به ياد ماندني و... اشاره كرد. به طور قطع در كنار اين تلاشها و موفقيتها نقاط ضعفي وجود دارد كه به نظر ميرسد اگر صدا و سيماي مركز همدان به دنبال جذب بيشتر مخاطب است به نحوي كه مردم همدان برنامههاي اين شبكه را به عنوان سومين انتخاب خود در ميان بيش از 20 شبكه تلويزيوني داخلي در نظر بگيرند بايد به اين موارد توجه بيشتري داشته باشد.
1. استفاده از نخبگان متخصص در برنامهسازي
در همدان نخبگان كم نبوده و نيستند اما براي توليد برنامهها كمتر از آنها مشورت گرفته ميشود؛ در حالي كه با استفاده از انديشه و تخصص انديشمندان همداني ميتوان عمق بيشتري به برنامهها داد، به نحوي كه بسياري از مشكلات نهفته در بستر اجتماع را ميتواند رفع يا حداقل كمرنگ كند. به طور خاص ميتوان در توليد برنامههايي در زمينه اجتماعي و تربيتي از اين نظرات استفاده كرد.
يكي از نقاط ضعف برنامهها به ويژه برنامههاي مجريمحور ضعف محتواي ارائه شده توسط مجري است كه از نوع جملهبندي، بريده بريده صحبت كردن، استفاده از كلمات تكراري و... به خوبي مشخص است كه نه تنها نويسنده خوبي براي برنامه در نظر گرفته نشده است بلكه مجري نيز به خود زحمت مطالعه در مورد موضوع برنامه نداده است و اين را ميتوان توهين به مخاطبي دانست كه ميخواهد دقايقي از عمر خود را در اختيار برنامهسازان اين برنامه قرار دهد.
2. برنامههاي كودك
برنامههاي كودك عموماً برداشتي ناقص از برنامههاي خاله و عموهاي شبكههاي سراسري است. متأسفانه در دورههاي متناوب بچههاي همداني مخاطب پيامهاي گل درشت خاله و عمو هستند كه خيلي مستقيم با چاشني اندكي شعر و قصه و به ميزان فراوان موسيقي در قالب جملههاي بايد و نبايد اين پيامها منتقل ميشوند.
3. انعكاس مشكلات مردم
يكي از وظايف رسانهها انعكاس مشكلات مردم است در واقع رسانه اسلامي بايد تريبون افرادي باشد كه دست و زباني نداشته و كمتر در معرض مسؤولان براي بيان مشكلات و نيازهاي خود هستند. صدا و سيماي مركز همدان نيز تلاش ميكند در اين مسير گام بردارد اما به نظر ميرسد رويه اين مركز در اين زمينه بسيار محتاطانه است؛ به گونهاي كه كمتر مديري ناراحت و نگران شده و در اين زمينه دردسري براي مديران فراهم نشود.
كوتاه سخن اينكه، عليرغم تلاش مسؤولان صدا و سيماي مركز همدان كه در حد خود و با توجه به محدوديتهايي كه قطعاً وجود دارد قابل تقدير است آنچه بيش از همه در برنامهسازي اين مركز به چشم ميآيد سطحينگري و توليد برنامه با سوژهها و محتواي تُنك است. شما در نظر بگيريد كه در يك برنامه ويژه خانوادهها بخشي در نظر گرفته شده براي معرفي روستاها كه گزارشگر به روستاهاي استان سفر و با اهالي روستا صحبت ميكند اما كل اين مصاحبه را در دو يا سه جمله ميتوان خلاصه كرد؛ ويژگي خاصي درباره مردم روستا يا خود روستا گفته نميشود، فقط متمركز بر يك خانواده آن هم بعضي از اعضا ميشود تصاوير گرفته شده هم بسيار محدود و تكراري است. اينگونه برنامهها عليرغم سوژه خوب چون به دنبال ارائه محتوايي غني و هدفمند نيستند در نتيجه به نظر ميرسد تنها به دنبال پر كردن زمان هستند يا در بخشي ديگر از مصاحبه با گردشگران سؤالات بسيار كليشهاي و تكراري مطرح ميشود و چيز جديدي به مخاطب ارائه نمينمايد انگار اين بخش بيشتر براي معرفي گزارشگر با فيگورهاي نه چندان دلچسب است تا آموزش فرهنگ سفر يا تبيين مشكلات احتمالي گردشگران در همدان.
به هر ترتيب همانطور كه بيان شد مهمترين مشكل صدا و سيماي مركز همدان سطحينگري و نبود عمق محتوايي برنامههاست كه به خوبي از كيفيت و نوع مطالب ارائه شده مشخص است؛ بنابراين به نظر ميرسد برنامهسازان بايد بيشتر از قبل با انديشمندان و نخبگان جامعه ارتباط برقرار كنند و ضمن آسيبشناسي مداوم برنامهها از ايدهها، نظرات و كمكهاي آنها بهرهمند شوند.
زهره پوروهابي
انتهای پیام/ر.ح
دیدگاه شما