به گزارش نافع، آن حضرت به «زین العابدین» یعنی زینت عبادت کنندگان، مشهور بود(5) امام محمد باقر علیه السلام درباره عبادت پدر خود می فرماید: به حدی عبادت کرده بود که دیگران به آن حد عبادت نمی کنند و از شب زنده داری رنگش زرد گشته بود و از گریه چشمانش سرخ شده بود و از سجده پیشانی اش برجسته شده بود و از ایستادن برای نماز، پاهایش ورم کرده بود.(6)
این ویژگی امام سجاد علیه السلام چنان برجسته بود که علمای دیگر مذاهب زبان به تحسین او گشوده اند، چنان که مالک بن انس (رئیس مذهب مالکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت) می گوید: به من خبر رسیده که علی بن الحسین علیهما السلام در شبانه روز، هزار رکعت نماز می خواند و این کار تا زمان وفات او ادامه داشت.(7)
خشوع در عبادت
امام زین العابدین علیه السلام ، به خاطر معرفت کامل و عشق وافری که به معبود خویش داشت، در هنگام امور عبادی به پروردگار خود توجه کامل پیدا می نمود و نسبت به تمام امور اطراف خود بی توجه می گشت. ابو نعیم اصفهانی از علمای اهل سنت نقل می کند که: همواره پس از وضو گرفتن و قبل از اقامه نماز، علی بن الحسین را لرزه ای فرا می گرفت، از ایشان درباره این حالت سۆال شد، امام علیه السلام فرمودند: وای بر شما! آیا می دانید که به درگاه چه کسی می ایستم و با چه کسی می خواهم مناجات کنم؟(8)
با همه دسیسه ها و نیرنگ ها و تبلیغات سوء حاکمان بنی امیه و تمام کسانی که از اهل بیت علیهم السلام بغض و کینهای به دل داشتند، این خاندان در بین مردم مقام و منزلت والایی داشتند و مورد احترام و تکریم واقع می شدند .نقل شده که هشام بن عبدالملک از حکام بنی امیه، برای انجام فریضه حج عازم مکه شد، به هنگام طواف، وقتی می خواست حجر الاسود را استلام کند، به خاطر ازدحام جمعیت، موفق به این کار نشد، سپس منبری را در کنار حرم گذاشتند و هشام بر روی آن نشست و لشکریان دور او را گرفتند، در همین موقع امام سجاد علیه السلام وارد شد، در حالی که عبایی بر دوش مبارکش بود; زیباترین مردم از نظر صورت و خوشبوترین مردم بود و در بین دو چشمش (محل سجده) علامت سجده نمایان بود.
آن حضرت نسبت به بهبود وضع زندگی فقراء و محرومین، اهتمام فراوانی داشت و چنان بر این کار مداومت می ورزید که آثار حمل طعام برای فقرا، بر روی جسم مبارکشان باقی مانده بود
امام سجاد علیه السلام در رفتار با مردم آن چنان متواضع بودند که برخی اوقات سعی می کردند در میان مردم ناشناخته باشند تا بتوانند متواضعانه با مردم برخورد نمایند و به آن ها خدمت کنند . امام صادق علیه السلام می فرمایند: امام سجاد علیه السلام هنگامی که مسافرت می نمود با قافله ای حرکت می کرد که او را نمی شناختند و با اهل کاروان شرط می کرد که در طول سفر خدمت گذار آنان باشد . روزی بر همین منوال مسافرت نمود، از قضا مردی که امام را از قبل می شناخت، آن حضرت را مشاهده کرد، نزد کاروانیان رفت و به آنان گفت: آیا می دانید او کیست؟ گفتند: خیر، گفت: او علی بن الحسین علیهما السلام است، آن ها با شنیدن این سخن باسرعت به طرف امام علیه السلام رفتند و دست و پای او را بوسیدند و عرض کردند: ای پسر رسول خدا! آیا می خواهی که آتش جهنم ما را فرا بگیرد؟ اگر از جانب ما به شما بی احترامی صورت می گرفت، آیا تا ابد هلاک نمی شدیم؟ امام علیه السلام فرمود: روزی با گروهی مسافرت نمودم که آنان مرا می شناختند و به خاطر قرابتی که با رسول خدا صلی الله علیه و آله داشتم مرا بیش از حد مورد احترام قرار دادند، و چون ترسیدم شما نیز چنین کنید، خود را معرفی نکردم.(9)
آن حضرت نسبت به بهبود وضع زندگی فقراء و محرومین، اهتمام فراوانی داشت و چنان بر این کار مداومت می ورزید که آثار حمل طعام برای فقرا، بر روی جسم مبارکشان باقی مانده بود.
این نگاشته گوشه ای از فضائل ناب حضرت سجاد علیه السلام را ترسیم نمود. درست است که آن حضرت به کثرت عبادت معروفند،؛ اما این عبادت هنگامی ارزشمند است که با تمام توجه به رب العالمین باشد و چه زیباست تلفیق بسیاری عبادات با حضور قلب کامل. پس بیاییم از خداوند متعال بخواهیم که :
خداوندا، آینه دل را به نور اخلاص روشنی بخش، و زنگار شرک و دوبینی را از لوح دل پاک گردان، و ما را به اخلاق کریمانه متخلق فرما، و عاقبت کار ما را، با سعادت قرین کن.
ب
بحق محّمد و آله الطاهرین صلوات اللّه علیهم اجمعین
پی نوشت:
1- سیر اعلام النبلاء، ذهبی، مۆسسة الرسالة، ج 4، ص 389 .
2- الذریعة، آقا بزرگ تهرانی، المکتبة الاسلامیة، ج 15، ص 18 .
3- همان، ج 13، ص 345- 359 .
4- الامالی، شیخ صدوق، مجلس 59، ص 301- 306.
5- تهذیب الکمال، همان.
6- مناقب ابن شهر آشوب، دار الاضواء، ج 4، ص 162 .
7- تهذیب الکمال، المزی، مۆسسة الرسالة، ج 20، ص 390.
8- حلیة الاولیاء، ابو نعیم اصفهانی، دار الفکر، ج 3، ص 133 .
9- بحار الانوار، همان، ص 69 .
پایان پیام/م
دیدگاه شما