به گزارش نافع، به نقل از سایت گرو، در تاریخ پرافتخار نهاوند همواره دو واقعهی تشکیل گروه انقلابی ابوذر نهاوند در سال 51، در سالهای اوج خفقان ستمشاهی و به زیر کشیدن مجسمه شاه ملعون برای اولین بار در کشور توسط مردم غیور نهاوند در تاریخ 15 آبان 57 بهعنوان نقاط عطفی در به ثمر نشستن انقلاب شکوهمند اسلامی موردتوجه همگان بوده است.
رژیم شاه در دهه 50 با فشار آمریکا مجبور به انجام انقلاب سفید شد که درنتیجه آن گروههای مجاهدی كه رهايی تودههای مستضعف را در سر می پروراندند و برای دستيابی به عدالت و سهم محرومان از درآمدهای کشور خود را ناچار به مبارزه مسلحانه با رژيم می دانستند يكی پس از ديگری سر برمیآوردند.
به دنبال تشکیل همین گروهها در سال 1351 در نهاوند شهر حماسه و غيرت كه تاريخش پر از ايستادگی و مقاومتهای جانانه است؛ گروهي بامشی اسلامی و با انتخاب نامی شورشگرانه و فريادگر يعني ابوذر؛ قدم درراه جهاد مسلحانه پنهانی گذاشتند و با تدوين ايدئولوژي و برنامه عملی به خودسازی و خودشناسی، آگاهسازی تودهها و ياريگری مشغول شدند.
ابوذر؛ نامی براي فريادگری بود كه اعضای عمدتاً دانشآموز اين گروه با تأسی از سيره آن صحابی بزرگ پيامبر و حضرت علی(ع) بر خود نهادند تا همچون او بر هرچه بيدادگری و تبعيض است بشورند.
در چنین شرایطی همگرايی و اجتماع بين آنها، از طريق مجالس دينی و خصوصاً انجمنهای دينی ضدبهائيت حاصل میشد و مهمترين دغدغه آنان مبارزه با فقر و فساد بود.
گروه ابوذر نهاوند در آبان سال 51 به پیشنهاد بهمن منشط و با استقبال سایر اعضا مانند ولیالله سیف، عباد الله خدا رحمی، روحالله سیف، حجتالله عبدلی و ماشاالله سیف تشکیل شد.
گروه ابوذر برای آشنا شدن هرچه بیشتر افراد با يكديگر، جلسات مذهبی و هیئتهای قرآنی تشكيل ميدادند که اين جلسات عمدتاً در مساجد و یا در منازل اعضای گروه برگزار ميگرديد.
در اين جلسات اعضای گروه هرچند شب يا هفتهای یکبار گرد هم می آمدند و علاوه بر آشنايی بيشتر با قرآن، با شيوههاي مبارزه با ظلم و وظايفشان در مقابل يكديگر، و نيز با وظايفشان در ارتباط با تودههای مردم آشنا می شدند و در همين جلسات بود كه آنها با رساله امام خمینی(ره) آشنا شدند.
بيشتر اعضای گروه ابوذر، دانشآموزان دبيرستانی بودند و ارتباط آنها با معلمان مذهبی، بهویژه ارتباطشان با محمد طالبيان، در تسريع حركت مبارزاتی آنها مؤثر بود و مدرسه، يكی از جایگاههای مهم فعالیتهای اين گروه به شمار می رفت.
يكی ديگر از اهداف گروه، تلاش براي از بین بردن فقر و بدبختی و مبارزه با رژيم حاكم بهعنوان عامل اصلی اين فقر و بدبختی بود چراکه آنها كه از ديدن فقرا و ستمديدگان در پيرامون خود بسيار رنج می بردند، تا اینکه تصميم گرفتند با به وجود آوردن گروه مذكور و ضربه زدن به رژيم، انتقام ستمديدگان را بگيرند و از این طريق، خاطر خود را تسلی بخشند.
شهید طالبیان رهبر معنوی این گروه در کتاب خاطرات خود مینویسد: این گروه ضوابط و مقرراتی را برای خود تدوین کردند که بهعنوان اصول عملی و یا اساسنامه گروه ابوذر شناخته شد و همزمان با برنامههای خودسازی و تلاش برای اصلاح فضای اجتماعی و فرهنگی شهر نهاوند، مبارزات انقلابی علیه رژیم پهلوی را طراحی و اجرا میکردند.
در حقیقت گروه ابوذر پس از تجربه فعالیتها و جلسات مذهبی و اعتقادی در راستای توسعه و تبليغ دينيی، به اين نتيجه رسيدند كه تا زمانی که وارد مرحله مبارزه مسلحانه با رژيم نشوند، نخواهند توانست اقدام بنيادی و مؤثری در راستای اضمحلال حاكميت وقت و زمينهسازی برای حكومت آرمانی اسلامی انجام دهند و ازاينرو به تدريج گام در مسير عمليات مسلحانه گذاشتند.
ديری نپاييد كه رژيم منحوس كه از طرحهای انقلابی آنها كه يكی پس از ديگری اجرا می شد، آگاه شده بود چند تن از آنان را در جریان درگیری و خلع سلاح پاسبان شهربانی قم در تیرماه سال 1352 دستگير کردند و کمکم بقيه اعضا و طرفداران نيز دستگير شدند.
در زندان بهرغم شكنجههای بسيار توسط ساواك، بعضی از اعضای گروه مقاومت سرسختانهای از خود نشان دادند چنانكه بهمن منشط، از اعضاي اصلی گروه، تا آخرين لحظه حيات خود به رژيم پهلوی می تاخت و کوچکترین مماشاتی از خود نشان نمی داد.
بههرصورت سرانجام در آبان ماه 1352، پس از بازجويی های مكرر و تكميل پروندهها، نخستين دادگاه فرمایشی اعضای گروه تشكيل شد و سرانجام در روز سيام بهمن 1352 حكم اعدام شش نفر از آنها به نامهای (عبادالله خدا رحمی، بهمن منشط، حجتالله عبدلي، ماشاالله سيف، روحالله سيف و ولی الله سيف) به اجرا درآمد و آنها رأس ساعت پنج و نيم صبح روز مذكور به پادگان جمشيديه برده شدند.
رژيم پهلوی تا حد ممكن سعی كرد جريان دستگيری، محاكمه و اعدام آنان را در خفا و بدون سروصدا انجام دهد زيرا از تأثیر پيام آنها در جامعه در بيم و هراس بود و در صبح روزی كه ابوذران، مرگ سرخ را پذيرا شدند برخی روزنامههای دولتی آن زمان تيتر زدند، «اعدام شش خرابكار».
اما همين خبر كوتاه هم واكنش اقشار مختلف و جامعه بهویژه دانشگاهيان را به دنبال داشت چنانچه دانشجويان كوی دانشگاه تبريز قطعه روزنامهای را كه اين خبر در آن چاپشده بود، بريده و به شيشه خوابگاهشان چسباندند و روی آن با ماژيك قرمز نوشتند: «ما انتقام می گيريم».
اين خبر در بين گروههای سياسی مخالف رژيم در خارج از كشور بازتاب گستردهای داشت و هر يك سعی در مصادره آنان داشتند. روزنامه «لوموند فرانسه» خبر شهادت اعضای گروه و نام آنها را اعلام كرد و راديو بی بی سی نيز در شب اول اسفند 52 به اين موضوع اشاره كرد.
البته راه ابوذران با تشكيل گروههای ديگری با نام ابوذر پيموده شد و چندين نفر ديگر به داغ و درفش ستمشاهی به جرم ابوذر بودن به زندان افتادند.
گروه ابوذر نهاوند پس از دستگیری و تحمل شکنجههای فراوان و گذراندن چندین جلسه محاکمه به دستور مستقیم شاه خائن در سحرگاه روز 30 بهمن 1352 مظلومانه در میدان چیتگر تهران در مقابل گلولهها قرار گرفتند و تکبیرگویان به شهادت رسیدند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما